معنی فارسی prolapsed disc
B2دیسک پروتود شده به حالتی اطلاق میشود که ناحیهای از دیسک بین مهرهای از موقعیت طبیعی خود خارج شده و به دیسک فشار میآورد.
A situation where an intervertebral disc has slipped from its normal position and is pressing on nerves.
- NOUN
example
معنی(example):
یک دیسک پروتود شده میتواند به درد شدید کمر منجر شود.
مثال:
A prolapsed disc can lead to severe back pain.
معنی(example):
فیزیوتراپی برای بهبودی از دیسک پروتود شده اهمیت دارد.
مثال:
Physical therapy is important for recovering from a prolapsed disc.
معنی فارسی کلمه prolapsed disc
:
دیسک پروتود شده به حالتی اطلاق میشود که ناحیهای از دیسک بین مهرهای از موقعیت طبیعی خود خارج شده و به دیسک فشار میآورد.