معنی فارسی prolatively
B1به شکل پرو لاتیو، روشی برای توضیح که بر جنبههای مختلف یک موضوع تأکید میکند.
In a manner that emphasizes the means or method of an action.
- ADVERB
example
معنی(example):
او مفهوم را به صورت پرو لاتیو توضیح داد و بر هر بخش تأکید کرد.
مثال:
She explained the concept prolatively, emphasizing each part.
معنی(example):
معلم به صورت پرو لاتیو به ما آموزش داد تا مطمئن شود که متوجه هستیم.
مثال:
The teacher taught us prolatively to ensure we understood.
معنی فارسی کلمه prolatively
:
به شکل پرو لاتیو، روشی برای توضیح که بر جنبههای مختلف یک موضوع تأکید میکند.