معنی فارسی proleptically
B1پرو لِپتیکال، از منظر پیشبینی آینده یا نتایج، در گفتگو یا نوشتار توصیف میشود.
In a manner that anticipates or foreshadows future events.
- OTHER
example
معنی(example):
او به طور پرو لِپتیک صحبت کرد و به نتیجه داستان اشاره کرد.
مثال:
He spoke proleptically, hinting at the outcome of the story.
معنی(example):
در تحلیل خود، او به موضوع بهصورت پرو لِپتیک نزدیک شد تا درک وسیعتری به خوانندگان بدهد.
مثال:
In her analysis, she approached the topic proleptically to give readers a broader understanding.
معنی فارسی کلمه proleptically
:
پرو لِپتیکال، از منظر پیشبینی آینده یا نتایج، در گفتگو یا نوشتار توصیف میشود.