معنی فارسی promeritor
B2پیشرو، کسی که در یک حوزه خاص به عنوان الگو یا نمونه شناخته میشود.
A person who serves as a model or example in a particular field.
- NOUN
example
معنی(example):
مؤسسه پروژه به خاطر کار سختش مورد قدردانی قرار گرفت.
مثال:
The promeritor of the project received recognition for their hard work.
معنی(example):
او در زمینه انرژی تجدیدپذیر یک پیشرو بود.
مثال:
He was a promeritor in the field of renewable energy.
معنی فارسی کلمه promeritor
:
پیشرو، کسی که در یک حوزه خاص به عنوان الگو یا نمونه شناخته میشود.