معنی فارسی promissionary

B1

مربوط به وعده یا تعهد، به ویژه در مورد گروه‌ها یا سازمان‌ها.

Relating to a promise or commitment, especially by groups or organizations.

example
معنی(example):

یک گروه پیمان‌برداری می‌تواند به وعده‌های داده شده به جامعه کمک کند.

مثال:

A promissionary group can help with promises made to the community.

معنی(example):

طبیعت پیمان‌برداری این سازمان اعتماد را الهام می‌کند.

مثال:

The promissionary nature of the organization inspires trust.

معنی فارسی کلمه promissionary

: معنی promissionary به فارسی

مربوط به وعده یا تعهد، به ویژه در مورد گروه‌ها یا سازمان‌ها.