معنی فارسی promonarchic
B1پرومونارکی به ویژگیها و صفات مربوط به حمایت از سلطنت اشاره دارد.
Characteristic of or relating to the advocacy of monarchy.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
موضع پرومونارکی او در سخنرانیهایش مشهود بود.
مثال:
Her promonarchic stance was evident in her speeches.
معنی(example):
سیاستهای پرومونارکی با هدف تقویت نفوذ سلطنتی طراحی شده بودند.
مثال:
The promonarchic policies aimed to enhance royal influence.
معنی فارسی کلمه promonarchic
:
پرومونارکی به ویژگیها و صفات مربوط به حمایت از سلطنت اشاره دارد.