معنی فارسی promontories

B2

زمین‌های برآمده و نازک که معمولاً به دریا یا رودخانه مشرف هستند.

High points of land that jut out into a body of water.

noun
معنی(noun):

A high point of land extending into a body of water, headland; cliff.

معنی(noun):

A projecting part of the body.

example
معنی(example):

کوهنوردان از نمایی که از لبه‌های سرزمین برآمده در سواحل وجود داشت لذت بردند.

مثال:

The hikers enjoyed the view from the promontories along the coast.

معنی(example):

بسیاری از پرندگان بر روی لبه‌های سنگی کنار دریا لانه می‌کنند.

مثال:

Many birds nest on the rocky promontories by the sea.

معنی فارسی کلمه promontories

: معنی promontories به فارسی

زمین‌های برآمده و نازک که معمولاً به دریا یا رودخانه مشرف هستند.