معنی فارسی prompter

B1

شخصی که به دیگران در یادآوری اطلاعات یا دیالوگ‌ها کمک می‌کند.

A person who provides cues or reminders to others, especially in theatrical settings.

noun
معنی(noun):

The person who does the prompting.

example
معنی(example):

پیش‌نویس‌کننده در طی اجرا به بازیگران علامت‌هایی می‌داد.

مثال:

The prompter provided cues to the actors during the performance.

معنی(example):

او به عنوان پیش‌نویس‌کننده عمل کرد تا به دوستش کمک کند تا دیالوگ‌هایش را به یاد بیاورد.

مثال:

She acted as a prompter to help her friend remember his lines.

معنی فارسی کلمه prompter

: معنی prompter به فارسی

شخصی که به دیگران در یادآوری اطلاعات یا دیالوگ‌ها کمک می‌کند.