معنی فارسی promuscidate
B1اعلام کردن یا بیان کردن، به ویژه در زمینه تحقیق.
To announce or declare, especially in relation to research results.
- VERB
example
معنی(example):
پژوهشگر هدف داشت تا نتیجهگیریهایش را در مقاله اعلام کند.
مثال:
The researcher aimed to promuscidate his findings in the paper.
معنی(example):
او نتایجش را در کنفرانس اعلام خواهد کرد.
مثال:
She will promuscidate her results at the conference.
معنی فارسی کلمه promuscidate
:
اعلام کردن یا بیان کردن، به ویژه در زمینه تحقیق.
