معنی فارسی pronatalist
B1سیاستها یا تمایلاتی که به افزایش زاد و ولد و تشکیل خانواده بیشتر پرداخته و تشویق میکنند.
Policies or attitudes that encourage increased birth rates and family growth.
- noun
noun
معنی(noun):
One who believes in pronatalism.
example
معنی(example):
سیاستهای فرزندآوری خانوادهها را تشویق به داشتن فرزندان بیشتر میکند.
مثال:
The pronatalist policies encourage families to have more children.
معنی(example):
کشورهایی که برنامههای فرزندآوری دارند برای والدین مشوقهای مالی فراهم میکنند.
مثال:
Countries with pronatalist agendas provide financial incentives for parents.
معنی فارسی کلمه pronatalist
:
سیاستها یا تمایلاتی که به افزایش زاد و ولد و تشکیل خانواده بیشتر پرداخته و تشویق میکنند.