معنی فارسی pronotal
B2پروناتال به ویژگیها یا فعالیتهای مربوط به منطقه پرونوتا اشاره دارد.
Pronotal pertains to the pronotum, especially its characteristics.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منطقه پروناتال برای بسیاری از گونهها حیاتی است.
مثال:
The pronotal region is crucial for many species.
معنی(example):
او ویژگیهای پروناتال سوسک را بررسی کرد.
مثال:
She examined the pronotal features of the beetle.
معنی فارسی کلمه pronotal
:
پروناتال به ویژگیها یا فعالیتهای مربوط به منطقه پرونوتا اشاره دارد.