معنی فارسی pronuclei

C1

پرونوکلئوس، هسته‌های سلول‌های جنسی که در هنگام باروری تشکیل می‌شوند.

The nuclei of sperm and egg cells before they fuse during fertilization.

noun
معنی(noun):

Either of the two haploid nuclei (of a sperm and ovum) that fuse during fertilization

example
معنی(example):

پرونوکلی، هسته‌های سلول‌های اسپرم و تخمک هستند.

مثال:

Pronuclei are the nuclei of sperm and egg cells.

معنی(example):

در باروری، پرونوکلی با هم ترکیب می‌شوند تا یک زائده تشکیل دهند.

مثال:

In fertilization, pronuclei merge to form a zygote.

معنی فارسی کلمه pronuclei

: معنی pronuclei به فارسی

پرونوکلئوس، هسته‌های سلول‌های جنسی که در هنگام باروری تشکیل می‌شوند.