معنی فارسی pronunciative
B2تلفظی، مربوط به تلفظ یا بیان کلماتی که معانی را منتقل میکنند.
Relating to pronunciation or the way words are spoken.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت تلفظی کلمه معنای آن را تغییر میدهد.
مثال:
The pronunciative nature of the word changes its meaning.
معنی(example):
در زبانشناسی، رویکرد تلفظی برای ارتباط دقیق مهم است.
مثال:
In linguistics, a pronunciative approach is important for accurate communication.
معنی فارسی کلمه pronunciative
:
تلفظی، مربوط به تلفظ یا بیان کلماتی که معانی را منتقل میکنند.