معنی فارسی prop-shaft

B2

محور مکانیکی که نیروی موتور را به چرخ‌های خودرو منتقل می‌کند.

A mechanical shaft that transmits power from the engine to the vehicle's wheels.

example
معنی(example):

محور پروپ باید به درستی نصب شود تا ایمنی را تضمین کند.

مثال:

The prop-shaft must be installed correctly to ensure safety.

معنی(example):

یک محور پروپ آسیب‌دیده می‌تواند بر عملکرد خودرو تأثیر بگذارد.

مثال:

A damaged prop-shaft can affect vehicle performance.

معنی فارسی کلمه prop-shaft

: معنی prop-shaft به فارسی

محور مکانیکی که نیروی موتور را به چرخ‌های خودرو منتقل می‌کند.