معنی فارسی propale
B1پروپال، مادهای شیمیایی که به صورت خاص در برخی فرایندها استفاده میشود.
A chemical compound used specifically in certain processes.
- NOUN
example
معنی(example):
دانشمند پروپال را بررسی کرد تا ویژگیهای آن را درک کند.
مثال:
The scientist studied the propale to understand its properties.
معنی(example):
یک پروپال جدید در آزمایشگاه کشف شد.
مثال:
A new propale was discovered in the laboratory.
معنی فارسی کلمه propale
:
پروپال، مادهای شیمیایی که به صورت خاص در برخی فرایندها استفاده میشود.