معنی فارسی proparasceve
B1پرواسیون، فرآیند برنامهریزی و آمادهسازی برای یک رویداد که به موفقیت آن کمک میکند.
The act of preparing and organizing in anticipation of an event.
- NOUN
example
معنی(example):
پرواسیون برای یک رویداد موفق ضروری است.
مثال:
Proparasceve is essential for a successful event.
معنی(example):
باید بر روی پرواسیون تمرکز کنیم تا از مشکلات در دقیقه نود جلوگیری شود.
مثال:
We need to focus on proparasceve to avoid last-minute issues.
معنی فارسی کلمه proparasceve
:
پرواسیون، فرآیند برنامهریزی و آمادهسازی برای یک رویداد که به موفقیت آن کمک میکند.