معنی فارسی proparticipation

B1

پروپارتیسیپیشن به اصول و روش‌هایی اطلاق می‌شود که به مشارکت فعال افراد در فرآیندهای مدیریتی و اجتماعی تأکید می‌کند.

Advocating for active involvement of individuals in governance and social processes.

example
معنی(example):

جنبش پروپارتیسیپیشن شهروندان را به حضور در حاکمیت محلی تشویق می‌کند.

مثال:

The proparticipation movement encourages citizens to engage in local governance.

معنی(example):

سیاست‌های پروپارتیسیپیشن می‌تواند به نتایج بهتری در جامعه منجر شود.

مثال:

Proparticipation policies can lead to better community outcomes.

معنی فارسی کلمه proparticipation

: معنی proparticipation به فارسی

پروپارتیسیپیشن به اصول و روش‌هایی اطلاق می‌شود که به مشارکت فعال افراد در فرآیندهای مدیریتی و اجتماعی تأکید می‌کند.