معنی فارسی propertied
B2به افرادی اطلاق می‌شود که دارای دارایی و املاک هستند.
Having property, especially in a wealth or landholding context.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Owning property, especially land or real estate that yields an income.
example
معنی(example):
طبقه ثروتمند معمولاً تأثیر بیشتری در جامعه دارد.
مثال:
The propertied class often has more influence in society.
معنی(example):
بسیاری از افراد ثروتمند می‌توانند سبک زندگی لوکسی را تأمین کنند.
مثال:
Many propertied individuals can afford luxurious lifestyles.
معنی فارسی کلمه propertied
:
به افرادی اطلاق می‌شود که دارای دارایی و املاک هستند.
