معنی فارسی prophetship
B2پیامبری، مقام یا حالت کسی که به عنوان پیامبر شناخته میشود و وظیفه انتقال پیامهای خداوند را دارد.
The state or position of being a prophet, often associated with religious leadership and authority.
- NOUN
example
معنی(example):
در بسیاری از فرهنگها، مفهوم پیامبری مورد احترام است.
مثال:
In many cultures, the concept of prophetship is revered.
معنی(example):
پیامبری نقش مهمی در شکلدهی به باورهای دینی ایفا کرده است.
مثال:
The prophetship has played a vital role in shaping religious beliefs.
معنی فارسی کلمه prophetship
:
پیامبری، مقام یا حالت کسی که به عنوان پیامبر شناخته میشود و وظیفه انتقال پیامهای خداوند را دارد.