معنی فارسی prophylaxes

B2

اقدامات پیشگیرانه، روش‌ها و اقداماتی که برای جلوگیری از بروز بیماری‌ها و مشکلات سلامتی انجام می‌شود.

Preventive measures or treatments used to prevent disease.

example
معنی(example):

واکسن‌ها یکی از موثرترین اقدامات پیشگیرانه در برابر بیماری‌های مختلف هستند.

مثال:

Vaccines are one of the most effective prophylaxes against various diseases.

معنی(example):

چکاپ‌های منظم به عنوان اقدامات پیشگیرانه مهمی در مراقبت‌های بهداشتی محسوب می‌شوند.

مثال:

Regular check-ups are considered important prophylaxes in healthcare.

معنی فارسی کلمه prophylaxes

: معنی prophylaxes به فارسی

اقدامات پیشگیرانه، روش‌ها و اقداماتی که برای جلوگیری از بروز بیماری‌ها و مشکلات سلامتی انجام می‌شود.