معنی فارسی propined

B1

پروپین دار شدن به فرایندی اطلاق می‌شود که در آن گروه پروپیل به ترکیب افزوده می‌شود.

The process of adding a propyl group to a chemical compound.

example
معنی(example):

ترکیب در حین سنتز، پروپین دار شد.

مثال:

The compound was propined during the synthesis.

معنی(example):

تنوع‌های پروپین دار در نتایج آزمایش مشاهده شد.

مثال:

Propined variations were noted in the experimental results.

معنی فارسی کلمه propined

: معنی propined به فارسی

پروپین دار شدن به فرایندی اطلاق می‌شود که در آن گروه پروپیل به ترکیب افزوده می‌شود.