معنی فارسی propolises
B1پروپولیس، نوعی صمغ یا ترشح که توسط زنبورها جمعآوری شده و در ساخت و ترمیم کندو مورد استفاده قرار میگیرد.
A resinous compound collected by bees, used in their hives and known for its medicinal properties.
- NOUN
example
معنی(example):
زنبورداران پروپولیس را برای استفاده در درمانهای طبیعی برداشت میکنند.
مثال:
Beekeepers harvest propolises to use in natural remedies.
معنی(example):
پروپولیسها دارای فواید سلامتی مختلفی هستند و به عنوان یک آنتیبیوتیک طبیعی در نظر گرفته میشوند.
مثال:
Propolises have various health benefits and are considered a natural antibiotic.
معنی فارسی کلمه propolises
:
پروپولیس، نوعی صمغ یا ترشح که توسط زنبورها جمعآوری شده و در ساخت و ترمیم کندو مورد استفاده قرار میگیرد.