معنی فارسی proptosis

C1

پروptosis، عارضه‌ای پزشکی که در آن چشم از محلی که معمولاً قرار دارد بیرون زده است.

A medical condition where the eye protrudes from its normal position.

noun
معنی(noun):

Exophthalmos

example
معنی(example):

پروptosis زمانی است که چشم از کاسه خود بیرون می‌زند.

مثال:

Proptosis is when the eye bulges out of its socket.

معنی(example):

پزشکان او را به دلیل یک مشکل تیروئیدی با پروptosis تشخیص دادند.

مثال:

Doctors diagnosed her with proptosis due to a thyroid condition.

معنی فارسی کلمه proptosis

: معنی proptosis به فارسی

پروptosis، عارضه‌ای پزشکی که در آن چشم از محلی که معمولاً قرار دارد بیرون زده است.