معنی فارسی propulsions

B2

نیروهایی که یک جسم را به جلو می‌رانند، به ویژه در زمینه‌هایی مانند هوافضا.

Forces that drive an object forward, especially in fields like aerospace.

example
معنی(example):

نیروهای محرکه موشک آن را به سمت فضا پرتاب کردند.

مثال:

The rocket's propulsions pushed it into space.

معنی(example):

مهندسین روش‌های مختلف محرک‌ها را بررسی کردند.

مثال:

The engineers studied different methods of propulsions.

معنی فارسی کلمه propulsions

: معنی propulsions به فارسی

نیروهایی که یک جسم را به جلو می‌رانند، به ویژه در زمینه‌هایی مانند هوافضا.