معنی فارسی prorate
B1 /pɹoʊˈɹeɪt/به معنای محاسبه هزینهها یا سهمها به نسبت استفاده یا زمان سپری شده.
To calculate or distribute proportionately according to a certain ratio.
- verb
verb
معنی(verb):
To divide proportionately, especially by day; to divide pro rata.
example
معنی(example):
آنها هزینههای رویداد را بر اساس حضور به تناسب محاسبه خواهند کرد.
مثال:
They will prorate the costs of the event based on attendance.
معنی(example):
اگر زودتر لغو کنید، میتوانید هزینه اشتراک خود را به صورت تناسبی محاسبه کنید.
مثال:
You can prorate your subscription fee if you cancel early.
معنی فارسی کلمه prorate
:
به معنای محاسبه هزینهها یا سهمها به نسبت استفاده یا زمان سپری شده.