معنی فارسی prorecall

B1

حمایت از استیضاح، تلاش برای اخراج یک مقام تعیین شده از سمتش.

Support for a process to remove someone from office through a vote.

example
معنی(example):

کمیته رای به آغاز یک تلاش حمایت از استیضاح داد.

مثال:

The committee voted to initiate a prorecall effort.

معنی(example):

آنها یک کمپین حمایت از استیضاح برای برکناری فرماندار سازماندهی کردند.

مثال:

They organized a prorecall campaign to remove the governor.

معنی فارسی کلمه prorecall

: معنی prorecall به فارسی

حمایت از استیضاح، تلاش برای اخراج یک مقام تعیین شده از سمتش.