معنی فارسی proroguer

B1

به تعویق انداختن یا پایان دادن رسمی به یک جلسه یا جلسه قانونی.

To postpone or discontinue a parliamentary session.

example
معنی(example):

دولت تصمیم گرفت جلسه را به تعویق بیندازد.

مثال:

The government decided to proroguer the session.

معنی(example):

در موارد نادر، ممکن است جلسه را تا ماه آینده به تعویق بیندازند.

مثال:

In rare cases, they may proroguer the meeting until next month.

معنی فارسی کلمه proroguer

: معنی proroguer به فارسی

به تعویق انداختن یا پایان دادن رسمی به یک جلسه یا جلسه قانونی.