معنی فارسی prorsad
B1پرورساد، بیانی یا تحلیلی که به روش روشن و قابل فهم ارائه میدهد.
An insightful statement or analysis that is clear and understandable.
- OTHER
example
معنی(example):
او به خاطر پرورساد خود در طول بحث ستایش شد.
مثال:
He was praised for his prorsad during the discussion.
معنی(example):
پرورساد او وضوحی به یک مسئله پیچیده بخشید.
مثال:
Her prorsad brought clarity to a complex issue.
معنی فارسی کلمه prorsad
:
پرورساد، بیانی یا تحلیلی که به روش روشن و قابل فهم ارائه میدهد.