معنی فارسی prosed
C1به معنای پیشبرد بحث یا گفتگو به صورت منظم و منطقی است.
To conduct a discussion or dialogue in a structured and organized manner.
- verb
verb
معنی(verb):
To write or repeat in a dull, tedious, or prosy way.
example
معنی(example):
جلسه به صورت منظم پیش رفت تا همه فرصتی برای صحبت داشته باشند.
مثال:
The meeting was prosed to ensure everyone had a chance to speak.
معنی(example):
آنها بحث را به صورت منظم پیش بردند و اجازه گفتوگوهای منظمتری را فراهم کردند.
مثال:
They prosed the discussion, allowing for more organized dialogue.
معنی فارسی کلمه prosed
:
به معنای پیشبرد بحث یا گفتگو به صورت منظم و منطقی است.