معنی فارسی prosenchyma
B1پروسنکیما، نوعی بافت در گیاهان است که متشکل از سلول‌های مستحکم و طولی است که برای حمایت گیاه عمل می‌کند.
A type of plant tissue composed of elongated cells that provide structural support.
- noun
noun
معنی(noun):
The tissues formed of elongated cells, especially those with pointed or oblique extremities, such as the principal cells of ordinary wood.
example
معنی(example):
سلول‌های پروسنکیما در برخی بافت‌های گیاهی یافت می‌شوند.
مثال:
Prosenchyma cells are found in some plant tissues.
معنی(example):
ساختار پروسنکیما به حمایت از گیاه کمک می‌کند.
مثال:
The structure of prosenchyma helps support the plant.
معنی فارسی کلمه prosenchyma
:
پروسنکیما، نوعی بافت در گیاهان است که متشکل از سلول‌های مستحکم و طولی است که برای حمایت گیاه عمل می‌کند.
