معنی فارسی prosobranchiate
B1جاندارانی که در زیرمجموعه پروسبراچیاتا قرار دارند و دارای ویژگیهای خاصی هستند.
Organisms belonging to the subclass prosobranchiata, notable for specific adaptations.
- NOUN
example
معنی(example):
جانداران پروسبراچیاته سیستمهای تنفسی خاصی دارند.
مثال:
Prosobranchiate organisms have distinct respiratory systems.
معنی(example):
بسیاری از گونههای پروسبراچیاته به خاطر سازگاریهایشان مطالعه میشوند.
مثال:
Many prosobranchiate species are studied for their adaptations.
معنی فارسی کلمه prosobranchiate
:
جاندارانی که در زیرمجموعه پروسبراچیاتا قرار دارند و دارای ویژگیهای خاصی هستند.