معنی فارسی prosopagnosia

B2 /ˌpɹɑsoʊpæɡˈnoʊʒə/

پروسوپاگرنوزیا یک اختلال عصبی است که در آن فرد نمی‌تواند چهره افراد را شناسایی کند در حالی که سایر توانایی‌های شناختی به طور معمول حفظ می‌شوند.

A neurological condition characterized by the inability to recognize faces, while other cognitive abilities remain intact.

noun
معنی(noun):

A form of visual agnosia characterised by difficulty with face recognition despite intact low-level visual processing.

example
معنی(example):

پروسوپاگرنوزیا باعث می‌شود مردم نتوانند چهره‌ها را بشناسند.

مثال:

Prosopagnosia makes it difficult for people to recognize faces.

معنی(example):

افراد مبتلا به پروسوپاگرنوزیا معمولاً برای شناسایی افراد به نشانه‌های دیگر اتکا می‌کنند.

مثال:

Individuals with prosopagnosia often rely on other cues to identify people.

معنی فارسی کلمه prosopagnosia

: معنی prosopagnosia به فارسی

پروسوپاگرنوزیا یک اختلال عصبی است که در آن فرد نمی‌تواند چهره افراد را شناسایی کند در حالی که سایر توانایی‌های شناختی به طور معمول حفظ می‌شوند.