معنی فارسی prosopospasm
B1یک اختلال حرکتی که باعث تشنج و انقباض غیرارادی در عضلات صورت میشود.
A condition resulting in involuntary muscle spasms of the face.
- NOUN
example
معنی(example):
او از پراسوپاسم رنج میبرد که منجر به لرزش غیرارادی صورت میشد.
مثال:
He suffered from prosopospasm, leading to involuntary facial twitching.
معنی(example):
پراسوپاسم میتواند باعث شود که افراد نتوانند حالت چهرهی بیطرفی را حفظ کنند.
مثال:
Prosopospasm can make it difficult for individuals to maintain a neutral expression.
معنی فارسی کلمه prosopospasm
:
یک اختلال حرکتی که باعث تشنج و انقباض غیرارادی در عضلات صورت میشود.