معنی فارسی prosperousness
B2حالت یا کیفیت موفقیت و رفاه.
The state of being prosperous; wealth and success.
- NOUN
example
معنی(example):
رفاه منطقه در کسبوکارهای موفق آن مشهود است.
مثال:
The prosperousness of the region is evident in its thriving businesses.
معنی(example):
رفاه یک ملت معمولاً با تولید ناخالص داخلی آن اندازهگیری میشود.
مثال:
The prosperousness of a nation is often measured by its GDP.
معنی فارسی کلمه prosperousness
:
حالت یا کیفیت موفقیت و رفاه.
