معنی فارسی prostitutor

B2

پروستیتور به فردی گفته می‌شود که به یکی از مشاغل عایدی وابستگانی مانند فحاشی مشغول است.

A person, especially a woman, who engages in prostitution; a sex worker.

example
معنی(example):

اصطلاح پروستیتور به کسی اشاره دارد که پروستیتوسن را ترویج یا تسهیل می‌کند.

مثال:

The term prostitutor refers to someone who promotes or facilitates prostitution.

معنی(example):

پروستیتور نقش جنجالی در جامعه ایفا می‌کند.

مثال:

A prostitutor plays a controversial role in society.

معنی فارسی کلمه prostitutor

: معنی prostitutor به فارسی

پروستیتور به فردی گفته می‌شود که به یکی از مشاغل عایدی وابستگانی مانند فحاشی مشغول است.