معنی فارسی prosyndicalism
B1پروسندیکالیسم یک نظریه اجتماعی است که بر کنترل کارگران بر کار و فعالیتهای اقتصادی تأکید دارد.
A theory advocating workers' control over industry and labor processes.
- NOUN
example
معنی(example):
پروسندیکالیسم از ایده کنترل کارگران بر کار خود حمایت میکند.
مثال:
Prosyndicalism supports the idea of workers' control over their labor.
معنی(example):
فلسفه پروسندیکالیسم بر عمل مستقیم توسط کارگران تأکید میکند.
مثال:
The philosophy of prosyndicalism emphasizes direct action by workers.
معنی فارسی کلمه prosyndicalism
:
پروسندیکالیسم یک نظریه اجتماعی است که بر کنترل کارگران بر کار و فعالیتهای اقتصادی تأکید دارد.