معنی فارسی protactic
B1تاکتیک حرفهای به معنای روشها و استراتژیهایی است که در محیطهای حرفهای به کار میروند.
Professional strategies or methods aimed at achieving specific goals.
- NOUN
example
معنی(example):
تیم یک تاکتیک حرفهای جدید برای پروژه خود توسعه داد.
مثال:
The team developed a new protactic for their project.
معنی(example):
تاکتیکهای حرفهای برای رسیدن به اهداف ضروری هستند.
مثال:
Protactics are essential for achieving goals.
معنی فارسی کلمه protactic
:
تاکتیک حرفهای به معنای روشها و استراتژیهایی است که در محیطهای حرفهای به کار میروند.