معنی فارسی protarsal

B1

پروتارسال به بخش ابتدایی پا در حشرات اطلاق می‌شود که در حرکات آن‌ها نقش اساسی دارد.

Relating to a protarsus; the first segment of the leg in insects.

example
معنی(example):

بخش پروتارسال پای حشره برای حرکت بسیار مهم است.

مثال:

The protarsal segment of the insect's leg is crucial for movement.

معنی(example):

محققان ساختار پروتارسال را برای درک عملکرد آن بررسی کردند.

مثال:

Researchers studied the protarsal structure to understand its function.

معنی فارسی کلمه protarsal

: معنی protarsal به فارسی

پروتارسال به بخش ابتدایی پا در حشرات اطلاق می‌شود که در حرکات آن‌ها نقش اساسی دارد.