معنی فارسی protestant ascendency
C1قدرت و نفوذ پروتستان‌ها در جامعه، به ویژه در طی قرون 16 و 17.
The period when Protestant groups gained significant political and social power.
- NOUN
example
معنی(example):
صعود پروتستانی بر جنبه‌های زیادی از جامعه تأثیر گذاشت.
مثال:
The Protestant ascendency shaped many aspects of society.
معنی(example):
در طول صعود پروتستانی، قوانین به نفع باورهای پروتستان بود.
مثال:
During the Protestant ascendency, laws favored Protestant beliefs.
معنی فارسی کلمه protestant ascendency
:
قدرت و نفوذ پروتستان‌ها در جامعه، به ویژه در طی قرون 16 و 17.
