معنی فارسی protestantized

B1

پروتستانت شدن، عمل تبدیل یا سازگاری با اعتقادات یا آداب پروتستان.

Having been converted or adapted to Protestant beliefs.

verb
معنی(verb):

To convert to Protestantism.

example
معنی(example):

قوانین برای تطبیق با راهنماهای جدید، پروتستانت شده بودند.

مثال:

The rules were protestantized to fit the new guidelines.

معنی(example):

برخی از مراسم‌های باستانی در طول سال‌ها به شیوه پروتستانت تبدیل شده‌اند.

مثال:

Some ancient rituals have been protestantized over the years.

معنی فارسی کلمه protestantized

: معنی protestantized به فارسی

پروتستانت شدن، عمل تبدیل یا سازگاری با اعتقادات یا آداب پروتستان.