معنی فارسی protester

B1 /pɹəˈtestəɹ/

شخصی که به نمایندگی از یک ایده یا خواسته عمومی در تظاهرات شرکت می‌کند.

A person who takes part in a witness or demonstration against something.

مکالمه با هوش مصنوعی آموزش زبان با فیلم

noun

معنی(noun):

One who protests, either singly or in a public display of group feeling.

مثال:

The protesters thronged Trafalgar Square and sang anti-war songs.

معنی(noun):

One who protests a bill of exchange, or note.

example

معنی(example):

معترض در طول تظاهرات یک تابلو در دست داشت.

مثال:

The protester held a sign during the demonstration.

معنی(example):

هر معترض یک پیام منحصر به فرد برای بیان داشت.

مثال:

Each protester had a unique message to share.

معنی فارسی کلمه protester

شخصی که به نمایندگی از یک ایده یا خواسته عمومی در تظاهرات شرکت می‌کند.