معنی فارسی protext

B1

پروتکست، به متن یا زمینه‌هایی اطلاق می‌شود که درک مباحثه را تسهیل می‌کند.

The primary text or context from which ideas derive.

example
معنی(example):

پروتکست برای درک مفهوم اصلی مهم است.

مثال:

The protext is important for understanding the main idea.

معنی(example):

در ادبیات، پروتکست زمینه‌ای پایه‌ای فراهم می‌کند.

مثال:

In literature, the protext provides foundational context.

معنی فارسی کلمه protext

: معنی protext به فارسی

پروتکست، به متن یا زمینه‌هایی اطلاق می‌شود که درک مباحثه را تسهیل می‌کند.