معنی فارسی protist

B2 /ˈproʊtɪst/

پروتیست، یک گروه از جانداران تک‌سلولی و چندسلولی است که در دستهٔ حیات‌مندی‌ها قرار می‌گیرد و می‌تواند شامل جلبک‌ها، آمِبای‌ها و دیگر انواع میکروارگانیسم‌ها باشد.

Any of a diverse group of eukaryotic microorganisms, which can be unicellular or multicellular.

noun
معنی(noun):

Any of the eukaryotic unicellular organisms including protozoans, slime molds and some algae; historically grouped into the kingdom Protoctista.

example
معنی(example):

پروتیست یک ارگانیزم ساده است که می‌تواند تک‌سلولی یا چندسلولی باشد.

مثال:

A protist is a simple organism that can be unicellular or multicellular.

معنی(example):

برخی از پروتیست‌ها مانند جلبک‌ها قادر به فتوسنتز هستند.

مثال:

Some protists are capable of photosynthesis, like algae.

معنی فارسی کلمه protist

: معنی protist به فارسی

پروتیست، یک گروه از جانداران تک‌سلولی و چندسلولی است که در دستهٔ حیات‌مندی‌ها قرار می‌گیرد و می‌تواند شامل جلبک‌ها، آمِبای‌ها و دیگر انواع میکروارگانیسم‌ها باشد.