معنی فارسی protoblast
B1سلولی که هنوز تمایز نیافته و قابلیت تبدیل به انواع مختلف سلول ها را دارد، معمولاً در مراحل اولیه رشد سلولی.
An immature or undifferentiated cell that has the potential to differentiate into a variety of cell types.
- NOUN
example
معنی(example):
پروتوبلاست یک سلول بدون تمایز است که می تواند به انواع مختلف سلول ها توسعه یابد.
مثال:
A protoblast is an undifferentiated cell that can develop into various cell types.
معنی(example):
دانشمندان در حال مطالعه پروتوبلاست ها هستند تا درک بهتری از باززایی سلولی پیدا کنند.
مثال:
Scientists are studying protoblasts to better understand cellular regeneration.
معنی فارسی کلمه protoblast
:
سلولی که هنوز تمایز نیافته و قابلیت تبدیل به انواع مختلف سلول ها را دارد، معمولاً در مراحل اولیه رشد سلولی.