معنی فارسی protomagnate

B1

پروتوماگنات به شخصی اطلاق می‌شود که دارای نفوذ و قدرت اقتصادی چشمگیری است.

A person of significant economic influence or power.

example
معنی(example):

او در دنیای تجارت به عنوان یک پروتوماگنات در نظر گرفته می‌شود.

مثال:

He is considered a protomagnate in the world of business.

معنی(example):

پروتوماگنات‌ها معمولاً بر سیاست‌های اقتصادی تأثیر می‌گذارند.

مثال:

Protomagnates often influence economic policies.

معنی فارسی کلمه protomagnate

: معنی protomagnate به فارسی

پروتوماگنات به شخصی اطلاق می‌شود که دارای نفوذ و قدرت اقتصادی چشمگیری است.