معنی فارسی protomeristem

B1

ناحیه‌ای در گیاهان که در آن رشد سلولی و تقسیم سلولی رخ می‌دهد.

A region in plant tissue where cell division and growth occur.

example
معنی(example):

پروتومریستم ناحیه‌ای در گیاهان است که در آن سلول‌های جدید تشکیل می‌شوند.

مثال:

A protomeristem is a region in plants where new cells are formed.

معنی(example):

پروتومریستم برای رشد و توسعه گیاهان حیاتی است.

مثال:

The protomeristem is crucial for plant growth and development.

معنی فارسی کلمه protomeristem

: معنی protomeristem به فارسی

ناحیه‌ای در گیاهان که در آن رشد سلولی و تقسیم سلولی رخ می‌دهد.