معنی فارسی protomorph

B1

پروتومورف، شکل اولیه از یک ساختار که در زیست‌شناسی تکاملی مورد مطالعه قرار می‌گیرد.

An early or primitive form of a structure, often significant in evolutionary studies.

example
معنی(example):

پروتومورف، شکلی اولیه یا اولیه از یک ساختار است.

مثال:

A protomorph is an early or primitive form of a structure.

معنی(example):

مطالعه پروتومورف‌ها می‌تواند بینش‌هایی در زیست‌شناسی تکاملی ارائه دهد.

مثال:

Studying protomorphs can provide insights into evolutionary biology.

معنی فارسی کلمه protomorph

: معنی protomorph به فارسی

پروتومورف، شکل اولیه از یک ساختار که در زیست‌شناسی تکاملی مورد مطالعه قرار می‌گیرد.