معنی فارسی protopatriarchal

B1

پروتوپدرسالار به نظام‌های اجتماعی اطلاق می‌شود که در آن مردان در نقش‌های اصلی و غالب هستند.

Protopatriarchal refers to social systems where male authority is prominent from an early stage.

example
معنی(example):

در یک جامعه پروتوپدرسالار، سلطه مردان زودتر برقرار می‌شود.

مثال:

In a protopatriarchal society, male dominance is established early.

معنی(example):

موازین پروتوپدرسالار معمولاً بر ساختارهای خانواده تأثیر می‌گذارند.

مثال:

Protopatriarchal norms often influence family structures.

معنی فارسی کلمه protopatriarchal

: معنی protopatriarchal به فارسی

پروتوپدرسالار به نظام‌های اجتماعی اطلاق می‌شود که در آن مردان در نقش‌های اصلی و غالب هستند.