معنی فارسی protopod
B1پروتوپود، طرح بدنی اولیهای است که در مراحل ابتدایی زندگی در اشکال مختلف موجودات زنده دیده میشود.
An early body plan that emerges in some primitive life forms in evolutionary history.
- noun
noun
معنی(noun):
The basal segment of the limb of a crustacean
example
معنی(example):
پروتوپود یک طرح بدنی بنیادی است که در برخی از اشکال ابتدایی زندگی مشاهده میشود.
مثال:
The protopod is a basic body plan seen in some early life forms.
معنی(example):
دانشمندان پروتوپودها را مقایسه میکنند تا تکامل موجودات پیچیدهتر را درک کنند.
مثال:
Scientists compare protopods to understand the evolution of more complex organisms.
معنی فارسی کلمه protopod
:
پروتوپود، طرح بدنی اولیهای است که در مراحل ابتدایی زندگی در اشکال مختلف موجودات زنده دیده میشود.