معنی فارسی protopodite
B2پروتوپودیت به معنی بخش اولیه یک اندام در سختپوستاناست که شامل چندین بخش جانبی و اصلی میشود.
The basal part of a limb in crustaceans, consisting of the proximal segment.
- noun
noun
معنی(noun):
The basal segment of the limb of a crustacean
example
معنی(example):
پروتوپودیت، بخشی از اندام یک سختپوست است.
مثال:
A protopodite is a segment of a crustacean's limb.
معنی(example):
زیستشناسان دریایی پروتوپودیتها را برای درک حرکت سختپوستان مطالعه میکنند.
مثال:
Marine biologists study protopodites to understand crustacean movement.
معنی فارسی کلمه protopodite
:
پروتوپودیت به معنی بخش اولیه یک اندام در سختپوستاناست که شامل چندین بخش جانبی و اصلی میشود.